ورژن جدید گل گلی

برای پیغام خصوصی همین گزینه "تماس با من " رو انتخاب کنید یا اینکه روی نانازی کلیک کنید بعدش "تماس با من "

ورژن جدید گل گلی

برای پیغام خصوصی همین گزینه "تماس با من " رو انتخاب کنید یا اینکه روی نانازی کلیک کنید بعدش "تماس با من "

گلوم درد میکنه خببببب

یعنی علاوه بر همه درد و مرض ها و اعصاب خوردی ها ! الان این سردرد و گلو درد رو کجای دلم بذارم؟ دیروز که رفتم باشگاه نتونستم یه قدم هم ورزش کنم. یعنی وقتی نشستم یه قهوه بخورم تا حالم جا بیاد دیدم دارم غش میکنم . همونجا روی مبلها چرت میزدم . خانواده هم که پایه تنبلی بود فوری گفت بریم خونه و امروز رو بیخیال و اینطوری شد که ما در طرفـةالعینی رفتیم خونه و ولو شدیم روی کاناپه مورد علاقه و خوابیدییییییییییم تا ساعت چهار صبح. یعنی البته شما فک کن از ساعت 10-10/30 تا چهار صبح خیلی زیاد هم نیست ها با درنظر گرفتن اینکه دو سه شب هم اصلانخوابیده باشی و حرص معتنابهی هم تناول کرده باشی. همینطوری خواستم یه خبر احوالی از خودم بدم .

تازه دیروز به این نتیجه رسیدم که ورزش نه تنها برای سلامتی مضر هست بلکه مانع بزرگی برای لاغری میشه و قبلا که من فقط رژیم داشتم و یه پیاده روی های یواش و خیلی ملایمی میکردم خیلی بهتر لاغر میشدم و سایز کم میکردم ولی الان نه لاغر میشم نه سایز کم میکنم و نه اصلا هیچی به هیچی. بعد تازه به یه امید واهی ای هی لباس نمیخرم میگم لابد تا دو سه هفته دیگه قراره مانکن بشم یه دفه ای خودشو نشون بده و از این وعده های سر خرمنی. البته فک نکنید دلم نمیخواد لباس بخرم ها , موضوع اینه که در این مملکت مدادی ها خوب لباس مجلسی اندازه من پیدا نمیشه . خیاط هم که فقط لباسای مخصوص خودشون رو میدوزه . یعنی چاقها کلا اینجا یا باید لباس محلی مالایایی بپوشن یا برن بمیرن دیگه .... یعنی فشار تا این حد به من زیاد بوده که داشتم لیست دوستام رو مرور میکردم که احیانا کی سایزش نزدیک من هست که بتونم ازش لباس قرض بگیرم. ماشالله همتون هم که هی دارید لاغر و لاغرتر میشید. بعد آخه آدم واسه عروسی داداشش بره لباس قرض بگیره ؟ البت که من زیاد بد نمیدونم ولی خوب مردم چی میگن آخه !! ؟ 

یکشنبه یا دوشنبه میرم خودم رو وزن کنم . این هفته که گلی جان مهمان ما بودند فک نکنم وزن زیادی کم کرده باشم. عکسای زمانی که زی اینجا بود هم میدیدم متوجه شدم اصلا سایزم فرقی نکرده . از فردا (یعنی همین امروز , آخه تا وقتی آفتاب درنیومده من روز رو حساب نمیکنم !!!) برم تو کار شکم و پهلو فقط ببینم لا اقل میشه دو هفته ای یه سامونی به اینا داد!؟

از شانازی چه خبر؟

خدا این بلاگ اسکای رو بگم چه نکنه . خو اتمام زمان چیه ؟ لابد داشتم تایپ میکردم دیگه نافهم....

دیگه حوصله اون همه روده درازی رو ندارم . شانون جان من 76/100 بودم همون روز. دارم خودم رو هم میکشم . ببینیم چه میکنیم تا دوشنبه بعدی. گفتم حواست باشه روز مادری زیادی خوش به حالت نشه .

چی بگم آخه ؟ خوب لاغر نمیشم . یعنی شکمم شده این هوااااااا!!! بعد خانواده میگه لابد سایز کم کردی رو فرم اومدی!! یعنی روم نمیشه بگم یه دونه از شلوارای زمان لاغریم هم تنم نمیره دلم خوش باشه که آره بجای وزن دارم سایز کم میکنم . دارم میرم توی مود رژیم های انتحاری. یعنی واقعا الان احساس خود بترکانی ام زیاد شده.

امروز رفتم پیش یه دکتره دیگه میگه این حساسیته !! یه پماد و یه قرص ضد حساسیت داده . بعد رفتم واسه چینتا بنیتا غذا بخرم دامپزشکه دستم رو دیده میگه گربه ات میره بیرون؟ با گربه های دیگه درتماس هست؟ گفتم نه ولی یه گربه هست آوردم خونه واسه مداوا!! گفت همون!! این یه جور قارچ هست که از گربه گرفتی مشکل خاصی هم نداره یه پماد هم داد هم خودم بزنم هم گربهه!! گفت اصلا چیز خاصی نیست ما هم چون در تماس مداوم با گربه های بیمار هستیم میگیریم و زودی هم خوب میشه !!! یعنی فکر کن!!! آدم بعد از این همه گشت وگذار بره یه دامپزشک بیماریش رو تشخیص بده . همونجا میخواستم بپرم رو تخت معاینه حیواناتش بقیه مشکلاتم رو هم بگم ببینم نظرش چیه . ولی متاسفانه داشتن میبستن دیگه ....

یه نظریه ای هم هست واسه اینکه وزنم پایین نمیره و اونم اینه که شاید گلی دوباره داره برمیگرده . چون مثلا این چند روزه هی الکی نشستم واسه خودم آبغوره اعلایی گرفتم و در ضمن از هر 5 دقیقه سه دقیقه اش رو به خانواده گیر دادم .  لابد یه مرضی دارم میگیرم دیگه . 

الانم باید برم گوجه ها رو بشورم و آب بکشم بعد غذای اضافه رو بریزم توی ظرف بذارم توی یخچال. قفس گربه کوچیکه رو تمیز کنم و براش آب و دون بذارم .خریدهای امروز هم جابجا کنم . بعد اگه عمری بود برم بخوابم.