فقط اومدم بگم زی زی اینجاست!! این همه مدت خودمو نگه داشتم که صداش رو درنیارم تا وقتی که بیاد!! یعنی این همهههههههه مدت ها....
اقا ما دیروز یه پستی گذاشتیم . امروز اومدیم دیدیم مرده !!
خودش خلاصه بود ولی خلاصه ترش این است که ما خانه پیدا کردیم . خانه رویایی خانواده هست و منم بدم نیامده البته دوست داشتم بیشتر میگشتیم ولی بازهم بد نیست. حالا درحال ورجه ورجه جهت اسباب کشانی هستیم . دوعدد گربه هم داریم که توی همه کارتن ها هستند. دقیقا توی همه اشان یعنی با احتساب من باید تا حالا 50-60 تا گربه داشته باشم چون هر کارتنی که باز میشه یه چینتا یا یه بنیتا تویش هست. ترازومان هم بسته بندی شده رفته یه جایی که نمیدانم کجاست. بعد تازه اینکه این محل یک طوری هست که انگاری کلنی چینی ها هست یعنی از این بیخ تا آن یکی بیخش همسایه چینی داریم و همه هم نازک اندام . به یک صورتی الان چشم گاو هستیم وسط این شهرک. بعد وقتی اینها با دهان باز و خیلی تعجب شدید ما را نگاه میکنند که رد میشویم ته دلمان غنج میرود که وای چقدر مبهوت زیبایی ما شده اند و بصورت خیلی کلی تر اصلا یادمان رفته که این کان به ما وصل است و اینها اصلا کان ندارند .
خوب بود میخواستم خلاصه اش کنم هاااا. لهجه ام چرا اینطوری شده ؟؟ چینی نشم یه دفه ای
پ.ن. عنوان ربطی به محله ما نداره . یعنی ما توی اونجا نیستیم .