آخه آدم چی بگه؟ آقایون محترم !؟ اون موقع که من مجرد بود همه تون دسته جمعی رفته بویید سواحل قناری؟ حالا هی گروه گروه میایید میپرسید من ازدواج کردم یا نه !؟!؟ مخصوصا این دوست آخرمون از آفریقای جنوبی ! همین کارا رو میکنید خانواده مجبوووووور میشه توی این بحران مالی بیاد باشگاه ثبت نام کنه منو همراهی کنه ! عزیز دلم وقتی میبینی اون آقا قد بلنده اونی که داره میخنده .... کنار من واستاده لابد یه نسبتی داره باهام دیگه !! دکوری با خودم نیاوردمش که !! بعد شما خصوصی سوالاتت رو میپرسیدی من جوابت میدادم !! گفتم که در جوانی یه اشتباهی کردم بعله رو گفتم ! چه میدونستم بعد از اون یه دفه قراره این همه جذاب بشم !! لامصب این دو پره گوشت چه میکنه (هر پره 50 کیلو!!)
همین دیگه ! خواستم درجریان باشید ما دوباره قراره در معیت خانواده محترم به باشگاه بریم و این به معنی این هست که کلا نمیریم !! چون ..... هیچی ولش کن ! شما خوبید!؟!؟
اصلا خواهر شوهر در یه مجلس عروسی باید چشمگیر باشه !! قلمبه باشه !! چه معنی داره خواهرشوهر باریک اندارم !؟ بعد اینا رو میگم که نخوام به خودم فحش بدم و به روح و ژن و سلولهام کلمات قصار تقدیم کنم که بعد از یه هفته ورزش بکوب بکش و رژیم و تازه پیاده روی هزاررررررتا!! زحمت کشیده یه کیلو چاق شده !! تازه جمع و جور هم نشده که بگم لا اقل عضله زده !! مثلا الان لپ تاپ رو گذاشتم رو طبقه اولی شکمم دارم براتون تایپ میکنم ! اینطوری هست زندگی آدمای متاهلی مثل ما....
خوب ساده چرا اینارو میای به خانواده می گی؟خوب نمی گفتی زندگیتو می کردی.یعنی تا همیشه که این داستان ها بخواد پیش بیاد می خوای بابای بچه ها رو با خودت ببری؟پس ماکه بی کسیم چطوری زندگی می کنیم؟هان؟هیچ فکر کردی؟
امان از دسته تو نانازی کلی خندیدم این قلمه طنزتو قدر بدون حروم میشه هااااااا دختر این دو پر گوششتتو مدیونه خانواده ای دیگه بدون اونا لابد در این حد جذاب نبودی حیفه آبش نکن وقتی میبینی با یه همچین استقباله بین المللی روبرو شده
خداییش با خانواده باشگاه عمرا حال نمی ده اون وقت اونم باشگاهه مختلط
اینه هاااااااا...اینا باعث میشن جونا پشیمون بشن...میبینیییی...بابا بذار برم سر خونه زندگیم بعد از زیگیل حرف بذن...بابا من که نرفته چهار پنج پره گوشت اوردم یحتمل بعد عروسی کار از پره میگذره به ملخک هواپیما میکشه...یا هم قصابی وا میکنیم لابد...
شا دو شیطون نوشته بودی
هفته شادی داشته باشی
نه اتفاقا برای من از وقتی چاق شدم دوباره همه پسرای دور و برم رفتن جرائر قنادی .... هیشکه بهم توجه نمیکنه افسردگی گرفتم!
میگما .... ما همه پولهایی که گذاشته بودیم کنار بیایم مالزی ... زدیم تنگ بیزینس!!!!! یعنی نمیخواستیم ها .... ولی دیگه از بس خانواده چک داده بود شبها میرفت دم کلانتری میخوابید که مامورین دولت برای گرفتنش به زحمت نیفتن ! ما هم معرفت خرج کردیم و دادیم رفت!
یعنی بگو یک قرون ....
البته برناممون واسه تو اردیبهش خرداد بود. ولی فعلا پیچید . البته امیدم به خانوادس و خدا هم ماشاالله بزرگه!
ایشاالله جورش میکنم . دلم خون شد دوباره .... خب میخوام بیییییام!