ورژن جدید گل گلی

برای پیغام خصوصی همین گزینه "تماس با من " رو انتخاب کنید یا اینکه روی نانازی کلیک کنید بعدش "تماس با من "

ورژن جدید گل گلی

برای پیغام خصوصی همین گزینه "تماس با من " رو انتخاب کنید یا اینکه روی نانازی کلیک کنید بعدش "تماس با من "

گزارش

خوب یه گزارشی بدیم بریم سرکارمون!

اول از همه که من بازم وزن کم نکردم و خوب این چند وقته یه مقدارکی شل گرفتم ! خوب نه اینکه کریسمس بود ما مجبور شدیم یه مقداری پلو نوش جان کنیم که البته بعدش معده جان حسابی به خدمتمون رسید پریروز هم جاتون خالی عروسی دعوت بودیم ! عروسی اینجا هم از اول تا آخرش باید بخوری ! یعنی از ساعت 11 تا 6 بعدازظهر عروسی هست. بعد کلا میز غذا و اینا رو چیدن مردم دسته دسته میان میخورن و میرن! حالا شاید یه تبریکی هم بگن! همین! ما هم شیکان پیکان کردیم یه دستی هم به سر و رو کشیدیم و رفتیم عروسی , آقا چشمتون روز بد نبینه پامون رو که از در گذاشتیم بیرون تا دم در سالن عطسه میکردیم ! دیگه به عروسی که رسیدم چشمام نگو قابلمه ! همونطور کورمال کورمال رفتم یه خورده غذا کشیدم که الحمدلله اصلا با رژیم من مغایرت نداشت و من گوشت و مرغ برداشتم و رفتم خوردم بعد مادر داماد اومد و من بمیرم تو بمیری یه بشقاب دیگه به حلق من ریخت ! البته من کماکان برنجش رو نخوردم ها! خانواده رو برا اینطور مواقع با خودم میبرم ! بعد دیگه نشسته بودیم یه نفسی بکشیم و چارتا دونه عکس بندازیم که بابای داماد اومد و گفت میبینم که بشقابتون خالیه !!! و اینطور شد که دوباره من مججججججبور شدم گوشت و مرغ بخورم . بعد تازه یه بشقاب سالاد هم کشیدم (پررویی رو دارید که !) سالاد نگو بلا بگو!! سس داشت مثل مربا!! یعنی اینقدر شیرین بود که داشتم میمردم ! همه زحمات کم کربوهیدراتم به باد فنا رفت! دیگه بعد از عروسی هم مادر عروس کلی خرت و پرت بهمون کادو داد به رسم اینجا که یه سری گل و اینا بود که توش شکلات کار گذاشته بودن البته من اونا رو نگه داشتم فعلا! 

این چند وقته هم که میام دانشگاه هی بادوم و فندق و اینا نوش میکنم که ماشالا پوستم شده مثل کری (همون کروکدیل خودمون !!) دیگه واقعا توقع دارید من لاغر هم بشم !؟!؟ همین که چاق نشدم والله خیلی هست ! یه نامه هم دادم دانشگاه اگه تایید کنند (که حتما باید بکنن یعنی چی که نکنن) یه ماه بیشتر وقت دارم واسه پایان نامه و این یعنی یه ماه دیگه هم بیخیال رژیم و اینا!! هاهاه!! حالا تازه شب ژانویه هم مونده که به سلامتی باید از خجالت خودمون دربیاییم !! بعد از اون میرههههههههههه تا عید چینی ها که خوب اونا هم ناراحت میشن باهاشون جشن نگیریم !! ولی از این حرفا گذشته از ژانویه برنامه رو سفت و سخت تر میگیرم ! حالا به کسی نگید ها این چند وقته همش دست به سوزن نخ هستم و هی لباس تنگ میکنم واسه خودم !! یه حالی میده !! خانواده هم میره و میاد میگه داری محو میشی!! یعنی فکر کن! من حالا بیست کیلو دیگه کم کنم تازه میشم یه آدم نرمال که یه خورده اضافه وزن داره !! 

آها اینم بگم ! من امروز بی ام آی خودم رو حساب کردم از محدوده اوبسیتی (چه مسخره میشه فارسیش) اومدم بیرون و الان چاق هستم !! یعنی بعد ازاین همه خودکشان تازه چاق محسوب میشم !!



پ.ن. الان خانواده میگه بابای داماد زنگ زده گفته ما رو دعوت کنید خونتون شام !! فکر کنم بشقابهای من رو شمردن دیدن از حد مجاز بیشتر خوردم !! گفتم بذار سابمیت کنم دعوتشون میکنم !! 

yalda

این متن رو واسه یلدا نوشته بودم که نشد پست کنم ! حالا با اینکه بیات شده ولی داشته باشیدش!!!

 

با عرض معذرت از دوستایی که اینجا رو میخونن و نگران من شدن! راستش من حالم خوبه ! یعنی کلا یه سیستمی دارم که حتی وقتی شوکه خیلی بالا باشه خودبخودی خودم رو دلداری میدم و حواسم رو پرت میکنم ! الان هم در وضعیت حواس پرت کردنیه هستم و اصلا یادآوری نمیکنم به خودم ! یعنی اون مسئله به قوت خودش باقی هست ها ولی سعی کردم بهش بی تفاوت باشم !! آخ من متنفرم از اینایی که در لفافه مینویسن . خوب عزیزم یا ننویس یا بتمرگ بنویس مرگت چیه !! دیگه ایما اشاره ات چیه ! کوفت گرفته !!!!!!!!.......

حالا بگذریم  و وارد مقوله رژیمی بشیم ! خوب اولندش که من الان در حال پذیرایی از گلی هستم و تازگیا کشف کردم سیستم گلی من اینطوریه که بعد یه هفته یه دفه وزنم میپره هوا! و چون گلی جان حدود ده دوازده روزی  مهمون هستن , هفته دومش من وزنم بالا میره ! حالا این هفته مثلا من وزنم بالا رفته ! یعنی چی !؟ یعنی همون 75 هستم درصورتیکه رعایت کردم و میدونم باید پایین تر میومد . از این هفته هم تا ده روز میخواستم از گروه مرخصی بگیرم که دیگه روزای آخر پایان نامه هست و کــــ...ونم تاول زده از بس نشستم پشت میز! ولی خوب دیدم نهایت فعالیت گروه من چی هست!؟ هفته ای یه بار میام وزن اعلام میکنم دیگه ! بالا پایینش هم الان دیگه زیادی برام مهم نیست . یعنی هست ها ولی فعلا این پایان نامه رو به سرانجام برسونم شاخ غول رو شکستم !! (مابه جای دیگه اش دست نمیزنم بیخود فکر بد نکنید!) پس بنابراین من کماکان هستم و بازم فقط وزن اعلام میکنم . شب یلداتون هم مبارک باشه حسابی لابد پرخوری میکنید جای من رو هم خالی کنید! آخه یه خواهری چیزی هم ندارم بگم یه مشت انار دون کنه بذاره تو فریزر واسه من که بعدا اومدم بخورم ! الان انار خونم شدید اومده پایین و اینجا هم انار یافته نمیشه که ! یعنی یه چیزای پلاسیده ای میارن از اونایی که توش سفیده بعد دونه ای سه چهار هزار تومن میدن ! آدم کوفت بخوره اون انار رو نخوره !! خلاصه که هی انار بخورید هی یاد من بیفتید! حداقل این کار رو که میتونید بکنید! والله بخدا.....

بعدشم واسه منم فال حافظ بگیرید! دیگه بجون خودم یه دونه کتاب باز کردن این همه سختی نداره نهایتش یه خورده کالری میسوزونید دیگه جای دوری نمیره که !

خوب دیگه من رفتم  دیگه هردعایی کردید گلی به سر خودتون زدید ببینم بالاخره از من یه پایان نامه درمیاد بیرون یا از پایان نامه یه نانازی میزنه بیرون !! خدا عالمه ! مواظب خودتون باشید . خفه هم نکنید خودتون رو با آجیل و تخمه و اینا.